دو ماهگیت مبالک عشق من
سلام عزیز دلم . عشق من . نفس من محدثه جونم . خانوم من خیلی دوسد دارم .امروز دقیقا دو ماهه که وارد زندگی من وبابایی شدی و لحظات با تو بودن برای ما خیلی شیرین شده ناز گل من .
روزای اول که حالم خوب نبود و افسردگی شدید رنجم میداد و به تو علاقه ای نداشتم همیشه اشک میریختم ومیگفتم چرا حس مادری که تو بارداری داشتم از وجود من بیرون رفته ؟؟؟؟؟؟ اما الان باورم نمیشه که یه روزایی تو زندگی بهت فکر نمیکردم الان شدی همه وجودم همه کسم .
نفسم به نفست بنده و عاشقانه دوست دارم . باور کن از ته قلبم اینا میگم . همیشه فکر میکردم دیگه این حس عوض نمیشه اما الان به لطف خدای مهربون خودم خیلی بهترم و تو را واقعا دوست دارم .تعجب میکنم که چرا باید افسردگی تموم حواس آدما درگیر خودش کنه؟؟؟
بگذریم گلکم فقط بدون خیلی میخوامت . الان که دارم مینویسم تو در خواب نازی و من همچین وقتایی دلم واست ضعف میره . گاهی اوقات هم که بیکار باشم میام سراغت و بیدارت میکنم تو را بو میکشم و قربونت میرم . بوی گل میدی عزیزم تو خیلی ماه و خواستنی هستی عشق کوچولوی من .
الهی بمیرم امروز رفتیم واسه واکسنت خانومچی من . اول وزن و کیلو شدی که خدا راشکر همه چی خوب بود بعد هم واکسنتا زدی که من چون دلشا نداشتم ببینم یکی از اقوام که توی مرکز کار میکرد تو را برد واسه واکسیناسیون .
نیم ساعت قبل از رفتن به مرکز داروی استامینوفن را بهت دادم تا تب نکنی و خدا را شکر تا حالا تب نکردی فقط یه وقتایی جیغ میزنی اونم به خاطر اینه که پاهاتا که تکون میدی دردت میگیره. نباشم مامانی که تو درد داشته باشی . وقتی صدای جیغتا تو ی مرکز شنیدم یه لحظه بغض گلوما گرفت و دلم خواست خودم هم فریاد بزنم . انشاله که همیشه سالم باشی گل قشنگ من .
دیروز هم واسه کلیه هات رفتیم دکتر و آقای دکتر گفت اگه نظر منا بخوای باید همین الان عکس رنگی بگیریم اما من وقتی یاد خودم میفتم که چقدر واسه گذاشتن سوند اذیت شدم دلم واست ریش میشه و به دکتر گفتم نه من حالا عکس نمیگیرم . پیش خودم گفتم منتظر میمونم تا حضرت زهرا خودش دخترما شفا بده تا نیازی به عکس و ... نداشته باشه آخه واسه عکس رنگی باید سوند بزارن واست. نباشم که بخوام اون روزا ببینم . خدایا به حق تموم ائمه ی اطهار خودت گل زندگی منا شفا بده تا نیازی به عکس نداشته باشه من طاقت ندارم
از دوستای گلم هم ممنون میشم تا واسه محدثه کوچولوی من دعا کنند . خودتون مادرین و میدونین چقدر سخته یه مادر درد کشیدن بچشا ببینه. خلاصه اینکه دکتر تا یکماه دیگه وقت داد و خواست تا تو این یک ماه دوباره سونو بشه و آزمایش ادرار هم بگیریم و جوابشا پیششون ببریم. التماس دعا خواهرای گلم. فدای محبت همتون .
حالا برم سراغ تبریک جانانه واسه دو ماهه شدن نوگل باغ زندگی ما عزیز و مونس ما .
ماهگیت مبالک نور چشمم ، شیرینم ، عمرمممممممممممم
مامانی انشاله زنده باشم و هر ماه این روز قشنگا بهت تبریگ بگم . روزی که خدای خوبم بهترین هدیشا به من و شوهرم امانت داد . امیدوارم امانت دار های خوبی باشیم و تو را به خوبی تربیت کنیم .
دوسد د ارم بی نهایت بوس بوس بوسسسسسسسسسسسس