خبر خبر ....
سلام عروسک خوشجل مامانی . عزیز دلم خیلی وقته میخوام بیام وبتا به روز کنم اما متاسفانه سرم شلوغ شده .
آخه در کنار خیاطی دارم لباس بچگانه را هم یاد میگیرم و واقعا نمیرسم بیام واست مطلب بزارم گلکم .
ایشالا عکس لباسایی که واسه تو و دختر عمه هات دوختم را میزارم تا بعدها ببینی .
محدثه خانومم هنوز یه وقتایی باورم نمیشه که من هشت ماهه مادر شدم . اما حیف که وقتی یاد بهترین دوران زندگیم میفتم ترس تموم وجودما فرا میگیره و از داشتن یه بچه ی دیگه سخت دلهره میگیرم . آخه من بهترین لحظات با تو بودنا همش یا توی اتاق یا توی حمام ودستشویی در حال ضجه زدن بودم و آرزوی مرگ میکردم .
امان از دست این افسردگی لعنتی............
بگذریم اومدم تا واست از کارای به یاد موندنیت بنویسم .
شما از هفت ماه و دو روزگی کامل میشینی
واز هفت ماه و بیست روزگی هم چهار دست و پا شدی عزیزکم .
هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
الهی مامانی فدای تو بشه که اینقدر ناز و خواستنی شدی .
دو روز پیش خونه دوستم مهمونی بودیم و تو اینقدر آروم و خانوم بودی که همه تحسینت میکردند و قربون صدقت میرفتند .
اما تا رسیدیم خونه تا روز بعد خیلی بیقراری میکردی و منم دیشب واست اسپند دود کردم و تو خیلی بهتر شدی .
بیشتر مواقع که نا آرومی میکنی بابا علی سریع واست اسپند دود میکنه تا چشم بد همیشه از دخمل نازمون دور باشه .
دیگه هر جا برم دنبالم میای و به پاهام میپیچی که بلندت کنم ومنم تا میخوابی یه کم به کارام میرسم چون محدثه کوچولوی من خیلی بازیگوش شده .
دوست داری مرتب یکی باهات بازی کنه و سرگرم باشی . خیلی زود از اسباب بازیات خسته میشی و دنبال یه چیز جدید میگردی .
موقع صبحونه خوردن هم چون تا توی سفره میای و میخوای دست به همه چیز بزنی میزاریمت توی روروئک .
ولی موقع نهار و شام کنار خودمون میشینی و غذا میخوری .
به تازگی واست پلو میپزم و دیگه میکس نمیکنم . توام خیلی بیشتر از غذای میکس شده دوست داری .
الهی که همه ی اینا گوشت بشه به تن دخملی ماه مامان .
وقتایی که نشستی و صدای آهنگ بیاد یا واست بشکن بزنم دستاتا اینقدر ناز میچرخونی که دلم میخواد درسته قورتت بدم وقتی هم که دست میزنم خوب به من نگاه میکنی و دستاتا توی هم مشت میکنی و تکون میدی عسل مامان . قربون دستای کوچولوت بشه مامانی .
هر وقت سه تایی دور هم میشینیم خدا را از ته دل شکر میکنم که تو را به ما هدیه داد .
عزیز دل من خیلی دوست دارم ...
حاضرم خودم هر رنج و بیماری را تحمل کنم اما تو و بابا علی هیچ وقت مریض نشین. چون واقعا جونم به جونتون بسته . الهی آمین
خدا جونم بابت داده و ندادت شکر .
این بنده ی ناچیزتا به خاطر نا شکریهایی که گهگاهی به درگاهت میکنه ببخش .
تنها پناه دل خستگیهام همیشه هواما داشته باش .