اومدیم با کلی عکس
بخند عزیز دلم تا دنیا به روت بخنده
محدثه خانوم و پریسا جون دخمل عموش
الهی من فدای خندیدنت بشممممممممم
قربونت برم با این مقنعه چه ناز شدی
میخوای نماز بخونی عزیزمممممممممم
امان از دست بابایی
چه کارا که با تو نمیکنه
روی شونه ی بابایی چیکار میکنی دخمل بلااااااااااا
عسل خانومم روی مبل نشسته و عروسکشم نگه داشته . مامانی فدات بشه الهییییییییی
تولد تولد تولدت مبارک
دیشب تولد عارفه خانوم بود .جون دل منی با این نگاه کردنت
ایشالا تبلد یک سالگیت دخملم
وای وای وای
نکن میخورمتاااااااااااااااااا
بریم سر اصل مطلب
سالگرد ازدواج بابایی و مامانی که من نشستم تا کیکا ببرند
حیف که من نمیتونم بخورم
اما شصتما که میتونم بخورم ،حتی در حالت نشسته
خخخخخخخخخخخخخ
دست بابایی گل درد نکنه که ما را برد بیرون تازشم با اینکه کیک گیر نمیومد
رفت و گشت تا خلید و اومد
آخه ماه رمضون کیک ممیپزند
دوست داریم بابایی مهلبون
بوسسسسسسسسسسسسسسسس