ادای اولین کلمه
سلام محدثه من
سلام نفس مامان
نمیدونم از کجا واست بنویسم . ببخش که مامانی دیر به دیر میاد سراغ وبت .آخه خیلی سرگرم تو و زندگی هستم .
روزهام با وجود تو و شیرین کاریات میگذره و هر لحظه خدا را شکر گزارم که تو را به من و علی عزیز تر از جونم هدیه داد .
خدا جونمممم هزارااااااااان بار شکررررررررررررر
میخوام از اولین کلمه ای که به وضوح به زبون آوردی واست بنویسم .
چند روز پیش در هفت ماه و بیست و هشت روزگیت کلمه ی مامان را خیلی زیبا تلفظ کردی . نمیدونی که چقدر اون روز من ذوق زده شدم . توام تا میدیدی من ذوق میکنم پشت سر هم میگفتی مامان ....
خدایا با شنیدن این کلمه از زبون دخملی شادیهام ده برابر شد و بازم باید بگم شکرت
البته از اون روز تا حالا کلمه ی دد وعمه و بابا را هم قشنگ ادا میکنی و هر وقتم شیر بخوای ناز میکنی و میگی م م
الهی که من فدای زبون شیرین تو بشم .
خیلی دوست دارم عزیزکم .
ایشالا که همیشه سالم و سر حال باشی و از من و بابا علی دلبری کنی .
بوسسسسسسسسسسسس