آتلیه....
روزها روزهایی است که خواه یا ناخواه مثل هر روزند و چه خوب
دخترک رویاهای من این روزها با وجود تو سخت تر ولی شیرین ترند و چه راحت
است تحمل بیشتر و بیشتر این سختی...
میگویند تو را لوس میکنم! میگویم من یک مادرم و مادر یعنی بنده ای بی چون و
چرا ...
میگویند زحمتی در کار نبود!!! و من در تفکر این غوطه ورم که با تو و بی تو هر
لحظه و هر کجا و چه بی زحمت به گفته ایشان !!!
میگویم دوستت دارم و تو صورتت را به صورتم میفشاری آنقدر محکم که هراس
دارم چشمانت آسیب ببینند...
من به تو ایمان دارم و خوب میدانم که میدانی برای من بهترین بهترینهایی ...
تو به من اعتماد داری و من این حس لطبف دست نیافتنی رو در همه لحظات با
تمامی وجودم احساس میکنم و به خود میبالم
من هم به تو اعتماد دارم آیا میدانی؟؟؟؟
محدثه ی من دخترک زمستانی من فصل تولد تو و ماه تولد تو بهترین ماهها و
فصل هاست ....
عاشقتم
اگر تو نبودی همیشه در توهم عشق باقی میماندم و من چه خوشبختم که در
عمر زود گذر خود عشق را توانستم با تمام وجود حس کنم ... زیباترین من.......
خدای مهربونم از تو ممنونم که به من هر آنچه نهایت میتوانست باشد هدیه
کردی