محدثه بانو یکی یکدونه ی مامان و بابا،دختر دوست داشتنی مامحدثه بانو یکی یکدونه ی مامان و بابا،دختر دوست داشتنی ما، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه سن داره
عاشقانه های ناب ماعاشقانه های ناب ما، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

خاطرات دختر کوچولوی مامان راضی وباباعلی

علت دیر اومدن مامان راضی...

1393/10/1 13:54
نویسنده : مامان راضی
606 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عخشم خانوم من . باید بابت تاخیر یک ماه و اندی مامانا ببخشی

 

یه سلام گرمم به دوستای گلم  خوبین ایشالا که همه با کوچولوهای نازتون خوش باشین

 

اولین خبر اینکه مامان بالاخره امتحان رانندگیشا قبول شد و آروم آروم کنار بابایی میشینم تا

ایشالا یه روز بدون ترس راحت برونم .

 

دوم اینکه مامانی را ببخش که واسه تبریک ده ماهگی گلش متن ننوشت ببشخید

 

سوم اینکه علت اصلی تاخیر مامان این بود که من دو سه هفته ای بود که سخت مشغول

خونه تکونی بودم گفتم بزار امسال زود شروع کنم البته با روضه های عمه درهم افتاد و

کلی اذیت شدیم تا این خونه تمیز شد

 

وای زندگیمون حال اومد محدثه گلی

 

بماند که تو توی همین حین اسهال شدید هم گرفتی و ده روزی طول کشید . هر دارویی

میدادم خوب نشدی تا بالاخره کم کم بهتر شدی ، بمیرم خودتم اذیت میشدی و بی حوصله

شده بودی

 

همه میگفتن از دندونته اما متاسفانه هنوز تو نمیخوای مرواریدای خوشگلتا واسه مامانی رو نمایی کنی فداتشم البته میگن هر چی دیرتر در بیاد بهتره .

چند روزی میشه که خیلی خیلی غر میزنی و اذیت میکنی

 

عجیب وابسته ی من شدی تا صداما بشنوی یا چشمت به من بیفته اخلاقت عوض میشه و

غر میزنی و گریه میکنی ....

 

راستی دو سه هفتست تلویزیون نداریم آخه شده کامپیوتر بابا علی و شب به شب

ایمیلاشا چک میکنه . از بس جا کم بود تصمیم گرفتیم لب تاب بخریم اینم یکی از دلایل کم

سر زدن مامان به وب دخملی بود . فعلا تا یه مشتری واسه کامپیوتر پیدا بشه تشکیلاتش

متصل شده به ال سی دی .

 

بگذریم میخوام از خوبیات بگم از اینکه هر روز تو دل من و بابایی جات بازتر میشه

...خخخخخخخخخخخ

 

الهی که من فدات بشم جدیدا مثل اقاجون خدا بیامرز میشینی و من عاشق این طور

نشستنتم دو تا پاتا میزاری عقب و سر سفره یا هر جای دیگه میشینی .

 

دیگه اینکه به همه جا می ایستی و راه میری اما تنهایی نمیتونی بایستی باید کمکت

کنیم.

 

تا میریم مهمونی و یا بیرون از خونه خیلی خیلی کم میخوابی  تا میتونی از فرصت استفاده

میکنی  و بازیگوشی میکنی و البته دلبری از همه

 

وروجک من خودشا توی دل همه جا کرده عزیز دل من بازم باید مثل همیشه ازت معذرت

خواهی کنم که گاهی اوقات از غر زدنات خسته میشم و سرت  داد میزنم .

 

بگذریم روز به روز خانومتر میشی موش موشی من . خیلی دوست دارم عسل مامانی

 

ایشالا به حق این ماه و فردا که روز عزای امام رضاست قسمت بشه بریم پابوس اقا که دلم

داره واسه صحن و سراش پر میکشه .

 

الهی آمین

 

ایشالا به زودی با عکسای ناز و خوشجلت میام سراغ وبت 

 

پسندها (2)

نظرات (1)

مامان علی کوچولو
3 دی 93 14:47
تبریک بابت گواهینامه.مامانی از دخملمون عکس جدید بذار دلمون آب شد
مامان راضی
پاسخ
مرسی عزیزم به روی چشممممممم